آیه بعد درباره ابراهیم خلیل و فرزندش اسماعیل می فرماید:

"و سوگند به آن پدر فرزانه و فرزند مبارکش" (وَ والِدٍ وَ ما وَلَد) (3)

خداوند از آن رو به ابراهیم و فرزندش سوگند یاد می کند که آن دو بنیانگذار شهر مکه بودند و در راه خدا سختی های زیادی را تحمل کردند و با تلاش و از خود گذشتگی بی نظیر خود این شهر مقدس را بنیان نهادند.

گفتنی است به خاطر خشک و بی آب بودن مکه، هیچ کس حاضر به سکونت در آنجا نبود، اما حضرت ابراهیم به فرمان خدا، زن و فرزند خردسال خود یعنی هاجر و اسماعیل را در آنجا قرار داد. صبر و تحمل آنها در راه اجرای فرمان خدا به تدریج موجب شد که در این سرزمین نسلی از حضرت اسماعیل به وجود آید و همان ها ساکنان مکه را تشکیل دادند.


پس از سوگند به این اسوه های صبر و استقامت که در راه جلب رضای خدا هر گونه سختی را به جان خریدند، به بیان حقیقتی می پردازد که هدف نهایی این سوگندهاست و می فرماید:

"مسلما ما انسان را در رنج آفریدیم" (لَقَد خَلَقنَا الاِنسانَ فی کَبَدٍ *) (4)

این تعبیر زیبا نشان می دهد که کیفیت آفرینش انسان به گونه ای است که جز با تحمل درد و رنج نمی تواند به کمالات معنوی دست یابد، زیرا انسان برای دستیابی به مقامات معنوی چاره ای ندارد جز آنکه بر شهوات و غرایز مادی فائق آید و این امر جز با تحمل سختی و رنج مخالفت با کشش های مادی، از راه دیگری میسر نمی شود. کسی که نخواهد این رنج ها را تحمل نماید، تا ابد باید در منجلاب غرایز مادی بماند و هیچ گاه نمی تواند به مقامات بالای انسانی عروج کند.


* کبد: تحمل سختی و انجام کاری با رنج و زحمت بسیار